توی تاریخ نوشتهاند اولین زائر اربعین امام حسین(ع)، جابربنانصاری بودهاست. در اولین اربعین امام. یعنی در همان سال ۶۱. بعد از آن هم بزرگان و مراجع عالیقدری٬ این سنت را ادامه میدهند. برای آن دسته از سندجویان-که حکما با سند هم قانع نمیشوند- احادیث بسیارند برای نشاندادن فضیلت انجام این فریضه. در گوشهوکنار تاریخ که تورقی میکنی، میبینی این سفر مدتی به فراموشی سپرده میشود و بعد، توسط بزرگانی احیا میشود. یکی از همین فراموشیهای تحمیلی را خودمان درککردهایم. زمان صدام، مردم به صورت مخفیانه این سفر را انجام میدادند. هرچند تعدادشان قلیل بودهاست. اما بعد از پاشیدن حکومت صدام، کمکم این سفر در ذهنهای مردم پررنگ میشود و هرسال، پرجمعیتتر از سال پیشش، برگزار میشود. رفتهرفته موکبها راهاندازی میشوند و شرایط مهیای یک جمعیت دهها میلیونی میشود.
بارها شدهبود در طول پیادهروی با خودم حدیثنفس میکردم: جمعیت رو نیگاه! عظمت رو نیگاه! اینهمه آدم... اینهمه عقیده و اینهمه زندگی... اینهمه حاجت و اینهمه نیاز... این جمعیت با این اعتقاد و غیرتی که روی امام حسین(ع) دارند، میتونند دنیا رو بگیرند! میتونند دنیا رو بگیرند واقعا! داره یه لشگر پایهریزی میشه؟!
چه اتفاقی داره میفته توی این سفر...
چه اتفاقی دارد میافتد در این سفر... خیل جمعیت، دارد فقط به سمت یک شهر میرود؟ این همه شهر در دنیا. دارد به دیدن یک آدم یا یک رهبر یا یک مقام دینی یا سیاسی میرود؟ به دیدن یک مزار میرود که صاحبش صدها سال پیش کشتهشدهاست؟ چه جاذبهای، چه مغناطیسی این جمعیت را راهی کردهاست... چه عاملی باعث شدهاست آن پیرمردِ دستبهکمرگرفته، اینچنین با پای برهنه قدم برمیدارد... یا آن جوان سرطانی که توصیههای پزشکانش را نشنیدهگرفته و محاسبات همه را بههمزده و عزم این سفر را کردهاست... این کشش چیست! این جاذبه از چیست! این رود خروشان و زلال، به چه دریایی قرار است برسد...
نوشتهاند آن زمانی که منجی عالم، به دیوار کعبه تکیه میزند و میخواهد ظهورش را علنی کند، ندایش اینچنین در عالم پخش میشود: اَلا یا اَهلَ العالَم اِنّ جدّی الحسین قَتَلوهُ عطشاناً... یعنی خودش را با جدش معرفی میکند. از جدش میگوید و از عاشورا. یعنی در معرفی کردنش هم روضه میخواند که جدم را تشنه کشتند... قربان آن قلب محزونی که هرچه میگوید، کنارش روضهای نهفتهاست. حالا کمی دقیقتر که بشوی، برایت سوال پیش میآید که مگر آن زمان همه حسین را میشناسند که صاحبالزمان اسمش را میآورد؟ جواب سوال را میدانی اما دلت راضی نمیشود. آخر چطور میشود که همهی دنیا حسین را بشناسند! حالا بر سفر اربعین تامل میکنی...! سفری که این تعداد مسافر دارد و رسانهها خبرش را مخابره میکنند و دارد ثبت جهانی هم میشود! تمام سوالاتی که بالاتر مطرح شد، به اذهان انسانهای آزاده خطور میکند و بعضیشان دنبال جواب میروند و در نهایت، گرد و غبار باطل کنار میرود و گوهر حسین، نمایان میشود... چه اتفاقی دارد میافتد در این سفر! حالا میشود فهمید که در کنار همهی نیتهای زائران، در کنار همهی حاجتخواستنها، در کنار همهی روو کمکنیها برای داعش، در کنار همهی محبتها، این جمعیت دارد به شناخت اباعبدالله کمک میکند... به ظهور حجت... به تشکیل آرمان شهر شیعی....
......................................
انشاءالله ادامه دارد...