آری
تو راست بگویی خدا کند
که نبوده آن دختری که
خرابهها را ویران میکرده نیمههای شب
با نالههایش...
که نامی نیست از آن دختری که
در محلهی یهودیها
آخر پدرش
با "سر" میآید به دیدنش...
تو راست بگویی خدا کند.
ما از خدایمان هست.
اما چه کنیم؟
بزرگانمان چیز دیگری میگویند...
...................................
هفتم ِ امام گذشت و
من روضهام گرفتهاست...