و همیشه خودت را با کمال شکیبایی به محبت آن‌هایی وادار کن،

که صبح و شام خدای خود را می‌خوانند و رضای او را می‌طلبند.

و مبادا دیدگانت از آنان بگردد از آن‌رو که به زینتهای دنیا مایل باشی!

و هرگز از آن که ما دلش را از یاد خود غافل کرده‌ایم و تابع هوای نفس خود شده و به تبهکاری پرداخته٬

متابعت مکن.

 

فکر می‌کنم معنی‌اش همین باشد که وقتی بی‌هدف و ناخواسته می‌روی تا جنوبی‌ترین نقطه‌ی شهر٬ در آن حال و هوا یاد ِ کسی بیفتی که باید محبتت را به آن وادار کنی٬ بعد از آن‌جا راه بیفتی و بیایی شمالی‌ترین نقطه‌ی شهر تا اینکه حالت خوب شود. خوب هم می‌شود حکما. این روزها فرصت ِ خوبی‌ست. که ببینیم خودمان را با کمال شکیبایی به محبت ِ چه کسانی وادار کرده‌ایم... به آنهایی که مصداق بخش اول آیه‌اند یا آنانی که مصداق بخش دوم‌اند؟! 

 

وَاصبر نَفسَکَ مَعَ الَّذینَ یَدعُونَ رَبّهُم بِالغَدَاةِ وَالعَشِیّ یُرِیدُونَ وَجهَهُ وَلَا تَعدُ عَینَاکَ عَنهُم تُرِیدُ زِینَةَ الحَیَاةِ الدّنیَا وَلَا تُطِع مَن أَغفَلنَا قَلبَهُ عَن ذِکرِنَا وَاتّبَعَ هَوَاه وَکَانَ أَمرُه فُرُطًا

سوره مبارکه کهف آیه ۲۸