میزبان٬ کریم که باشد٬
مهمانی٬ بزرگ که باشد٬
مهمانها٬ نیازمند و خسته که باشند٬
آن مهمانی یکطور ِ دیگری مهمانی میشود!
این ۳۰ روز٬ مهمانی ِ بزرگی بهپا شده است. این مهمانی٬ میزبانی دارد که هرچه میدهد از بزرگی و بینیازیاش کمنمیشود. میزبانی که بیشتر از هرکس دیگری شوق این مهمانی را دارد. بیشتر از هرکسی منتظر آمدن میهمانها است! در ِ این مهمانی ِ بزرگ باز شده است! آنکه دم در بایستد و تردید کند٬ ضرر کرده است. ضرری بزرگ. خوشا آنان که وارد میشوند... با چشمانی سرخ از خجالت اما پر از امید...
در ِ این مهمانی ِ بزرگ باز شده است. کسی زرنگ است که کرامت صاحبخانه را بفهمد! کسی زرنگ است که هرچه بیشتر از مهمانی استفاده کند. زرنگی به کنار. توفیق هم میخواهد. بنظرم باید دعا کنیم حالا که درهای رحمتش از همیشه بازتر است٬ رخصت دهدمان. رخصت ِ دخول و رخصت ِ استفادهی بیشتر. به کم نباید قانع شد. به همین روزهی ظاهری٬ به همین تنشگی و گرسنگی نباید قانع شد. اینها لازم است اما٬ احساس میکنم قرار است اتفاق دیگری بیفتد برایمان ان شاءالله...