شما٬
محدثه ای هستید که در رحم مادر٬ با خدیجه (س) سخن میگفتید٬ و او را به صبر و شکیبایی در مقابل گفتار ِ ناشایست ِ بدگویان دعوت مینمودید و موجبات آرامش او را فراهم مینمودید.
و من٬
چه میفهمم از خلقت شما؟ چه میفهمم از همراهی ِ ساره و آسیه و مریم و کلثوم (سلام خدا بر همشان) در وضع حمل خدیجه (س)؟ چه میفهمم از خلقت نوریتان؟! چه میفهمم از نوری که در کل زمین و آسمان منتشر شد...؟!
و ما٬
هرسال این روز را به عنوان روز مادر جشن میگیریم. تقدیم هدیه ای و بیان تشکری از مادرانمان. دعای خیری از جانب آنها و لابد لبخند رضایتی. اما٬ راستی چه هدیه ای برای شما مناسب است؟! دوباره اینجاست که کم میآورم. دوباره اینجاست که ناتوان میشوم. دوباره اینجاست که این دستانم در تایپ کردن هم کم میآورند پنداری! فکر میکنم و عاجز بودنم را دوباره و هزار باره به خود یادآوری میکنم! که مرا چه به بیان مقام شما! مرا چه به هدیه دادن!
اما... چه کنیم که به سبب مقام و منزلتتان٬ چشممان به عنایتتان مانده است.
دعایی مادر.