فصل امتحانات که شروع میشود٬ مثل همیشه با چالشی روبهرو میشویم به نام تقلب.
سیئه ای که نه امروز٬ از دیرباز وجود داشته است و عموم را علاقه بوده است به انجام آن. یادم آید استادمان٬ دبیرستان که بودیم٬ میفرمود: یادم نمیآید حتی سفیدی ِ برگهی کناری ام را دیده باشم! چه رسد به نوشته هایش! چه رسد به انجام تقلب! و من یادم نمیآید تقلبی را در دبیرستان.
حکایت تکراری جلسات امتحان: کاغذهای کوچکی که قبل از امتحان تعبیه شده اند... نوشتههایی که روی دست ها و بعضا روی مچ پاها درج شده اند... مردمکهایی که مدام در کاسهی چشمها میگردند به دنبال برگه های درسخوانها... برگههایی که تعویض میشوند... پچ پچهایی که از رد و بدل شدن پاسخها حکایت میکنند... و غضب ِ من و شما.
شنیده ام از بعضی از دوستان درسخوان و بعضا مذهبی٬ که اگر هم این فعل اشکال دارد٬ ما که سهیم نیستیم در آن! حتی اگر دستمان را باز بگذاریم و از برگهمان محافظت نکنیم٬ ما را چه به حرمت ِ فعل او؟! سوالی کنید از آنها: اگر کسی خواست برود دزدی و از تو نردبام خواست٬ تو به او میدهی؟! عقلا و شرعا نباید کسی را در انجام کار بدی یاری کنی دیگر! که اگر یاری کنی٬ که حتی اگر در ظاهر و باطن با او همراه باشی٬ گویی تو هم آن کار را انجام دادهای! اصلا بحث فقهی و فلسفی مفصلی هست در باب عدم اعانه به اثم و عدوان. حضرت آقا مجتبی تهرانی٬ در کتاب سلوک عاشورایی (منزل اول) مفصل به شرح آن پرداخته اند و مرا اذن ترویج آن نیست در این فضا.
عده ای میگویند تقلب حرام یامکروه نیست وجواب دادن به این مسئله خیلی راحت است!کمترین درجه اش این است که این کار٬ دروغ گفتن است. تو٬ آنچه مینویسی٬ به نام خودت مینویسی در حالی که از خودت نیست! مسئلهی پیچیده ای نیست! مراتب بعدی این کار بماند... که تو به غلط نمره ات بهتر میشود... معدلت بهتر میشود... اگر برای انتخاب شغل٬ گزینشی در کار باشد که فیلتر معدل داشته باشد و تو را به سبب معدل ِ دروغت گزینش کنند٬ کسب و کارت هم مشکل دارد و...!
اگر امروز افراد را جرات بسیاریست برای انجام این کار٬ شاید از کمکاری من و شما باشد! حتی یک غضب و یک اخم کافی است که حداقل فرد٬ با سختی تقلب کند! چه بسا کسی که خجل شود و سرش را پایین اندازد! و من دوباره به فکر میروم و آرمان شهر اسلامی را تصور میکنم که هیچ جلسهی امتحانی٬ مراقب نداشته باشد...!
.........................................
حمل بر خودستایی نیست. که اگر اینطور فکر کردید٬ وای به حال عرفی که در جامعه اسلامی به این سمت رفته است که اعلام ِتنفر از فعل حرام٬ اسمش میشود خودستایی! زنده کنیم این نهی از منکر را.