یه مقدار ذهنم مشغول این قضیه بود که مثلا این اتفاقات چرا باید اینجوری بیفته؟؟؟ نمی تونستم تحلیل کنم. در این گونه مواقع می رم سراغ قرآن، هر چی اومد.... اینبار این اومد:
أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ ﴿۶۲﴾
[کیست] آن کس که درمانده را چون وى را بخواند اجابت مىکند و گرفتارى را برطرف مىگرداند و شما را جانشینان این زمین قرار مىدهد آیا معبودى با خداست چه کم پند مىپذیرید (۶۲)
آیا غیر خدا ، خدایی دیگری هست؟؟؟ به خدا اعتماد نداری؟؟ نگران چی هستی؟؟
گرفتارى را برطرف مىگرداند...
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
۵ دی ۹۱، ۱۱:۴۵
پاسخ:
بابا تو هم که پارتی ت کلفته ها!!!
هردفعه قرآن رو باز میکنی یه غوغایی میشه!
دمت گرم.
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
شما را جانشینان این زمین قرار می دهد...
,
محل شمارش آرا ، اتاق بازجویی ما بود. پنجره ای داشت که از درون برای ما آیینه ی تمام نما بود و از بیرون ، پنجره ای شفاف برای همه.
با وجود کوتاهی ها ، صفین هم نمی تواند لبخند امید به مراد را از صورت ما برباید چه رسد به این اتفاق که به صورت واضحی بار سنگین را از دوش ما برداشت و اسماعیلمان را صحیح و سالم به خانه بازگرداند.
ما بابت چه لبخند می زنیم و آنها بابت چه می خواهند خم به ابروی ما بیندازند...
آب بر وضو می بندند به وهم آنکه راه نماز بسته اند.
و علینا حق نصر المومنین
یه نکته ای هم هست اینکه چرا هر جا بچه های حزب اللهی وارد میشن
دقیقا یه عده فقط میان برای مقابله با "حزب اللهی" ها.!!!!
تو کل جامعه هم هست نه فقط دانشگاه
فتامل ; - )
سلام
من از همه جا بی خبر فقط کاش شما خودتون رو حزب اللهی ندونید. مثل فلان مداح که خودش رو پرچمدار امام حسین می دونه و ... یا فلان سخنران که خودش رو دستگاه امام زمان می دونه و...
لزومی داره به خودمون لقب بدیم که ما حزب اللهی هستیم؟ بسیجی هستیم؟ توو این جریانات فقط هم اونها مقصر نبودن. هرچند این راه که می روند به ترکستان است.
به دوستتان بفرمایید اگر در حزب خدا باشی همیشه برنده ای، حتی اگر بازی های دنیایی را نبری!
إن حزب الله هم الغالبون...
----
کنایه های این متن و تقارنش با سالروز حماسه 9 دی، واقعا زیبا بود...
موفق باشید./
سلام.
احدی الحسنیین...
نمی دانستیم یا اینکه توجه نداشتیم که شما با تئاتر هم میانه ای دارید...
حالا می شود یه فکری برای تئاتر دبیرستان دخترانه ما هم بکنید!! در به در دنبال یه نمایشنامه خوب می گردیم!
۱۰ دی ۹۱، ۰۲:۰۷
پاسخ:
سلام.
حقیقتش کارهایی که بنده و دوستان در دبیرستان انجام میدادیم، بر اساس نمایشمنامه های خاصی نبود. نمایشنامه و غالب و محتوا را خودمان مینوشتیم. بر اساس حالمان و یا اتفاقات جاری در دبیرستان. این حالت، هم تاثیر تربیتی داشت بر خودمان، و هم از نمایشنامه های بیرون بی نیازمان میکرد. معمولا و در اغلب اوقات از نمایشنامه های بیرون چیزی در نمی آید. اکثرشان هم بر اساس و ریشه های غربی نگاشته شده اند!
به نظر حقیر، با دانش آموزان همفکری کنید و خودتان تولید محتوا کنید. البته باید فردی هم باشد که از لحاظ عقیدتی، تفکر و تعمق اسلامی داشته باشد و بر اساس آیات و روایات، به داستان شکل و محتوا دهد.
البته این عرایض بنده، به استعداد و حالات دانش آموزانتان هم بستگی دارد.
موفق باشید
,
یه مشکل دیگه هم هست حضرت حسام! اونم اینکه شما می خواستید اونا ضدانقلاب باشند و ضد اسلام و شما هم حزبه الله (جل جلاله)
ممکنه اون وری ها بد باشن اما همون لحظه که فکر کردی حقی نه طالب حق تازه اوله اشتباهه.
یه جورایی همون حرف آقا پوریا
۱۳ دی ۹۱، ۰۵:۴۱
پاسخ:
١- ما نخواستیم اونا ضد انقلاب باشند. جایی از متن هم به این اشاره نشده است.
٢- ما نخواستیم حزب اللهی باشیم. بلکه ما حزب اللهی هستیم، مفتخر هم هستیم که حداقل در ظواهرمان اینگونه ایم. بنده رو بگذارید به کنار. دوستان دیگرم رو که میدونم قلبا حزب اللهی هستند. افرادی که در ظاهر و روابطشان ضد اسلام اند و از این حالتشان باکی ندارند، بنده غیر حزب اللهی میدانم. قاعده عقلی ست! کمی تامل کنید.
٣- این سخنان ٍ روشن فکرانه رو هم در کنار کوزه ای که نزدیکتان هست، قرار دهید و آبش را بخورید. "ممکنه اون وری ها بد باشن اما همون لحظه که فکر کردی حقی نه طالب حق تازه اوله اشتباهه." هرچه سعی کردم یکی از چندین جوابهایی که برای این جمله تان در ذهنم هست رو بنویسم، نشد! انتخاب سخت شد! در نهایت تصمیم گرفتم چیزی ننویسم، واگذار به خوانندگان!
٤- موضوع ساده تر از این حرفهاست! حق و باطل را میگویم. با چند معیار، آدم میفهمدشان.
٥- یا علی.
,
یکم جوابتون زشت بودا! "در نهایت تصمیم گرفتم چیزی ننویسم، واگذار به خوانندگان!"
حالا بگذریم! کاری به قضایای دانشگاه ندارما! بحث من کلی تره. ببین وقتی حزب اللهی شد یه عقیده خاص اون وقت طرف مقابل می شه غیر حزب اللهی دیگه؟ نه؟ مثلا یارو کلی تحقیق کرده نظرات مختلفو خونده به این نتیجه رسیده که ولایت فقیه خوب نیس. اون وقت اگه نظرشو بگه می شه غیر حزب اللهی میشه ضد اسلام! مگه این همه علما نبودن صدسال پیش که می گفتن ولایت فقیه خوب نیست؟ اگه الان بودن می شدن بد و بی بصیرت! در صورتی که حجت اونها خیلی محکم تر از امثال مایی بوده که ولایت فقیهو قبول داریم!
اصن توی یه دعوا عموما هرکی فکر میکنه خودش حقه! حالا بچه مسلمونم باشه اسم خودشو می زاره حزب الله. اون وقتی که شد حزب الله دیگه همه کاراش به اسم اسلام ثبت می شه. عقاید خودش به اسم اسلام معرفی می شه. حالا بیا جمعش کن.
بحث من سر جاهایی نیس که حقو باطل معلومه! یعنی یه طرف رسما ضد اسلامه.
بعدشم واقعا به نظر شما "موضوع ساده تر از این حرفهاست! حق و باطل را میگویم. با چند معیار، آدم میفهمدشان." ؟؟
۱۴ دی ۹۱، ۰۹:۰۶
پاسخ:
سلام نطرتان را در چند نظر جدید پاسخ میدهم. چرا که پرشین بلاگ نمیتواند پاسخ طولانی را منتشر کند...
,
نه ناراحت نشدم! فقط اگه این جواب را به یه نفر دیگه می دادید قاطی می کرد!
به هر حال به نظرم به مشکل اساسی مدنظرم را متوجه نشدید.
به قول خودتون یا علی! خوشحال شدم
۱۵ دی ۹۱، ۰۱:۰۷
پاسخ:
اگر آشنایی برام، یه زمانی میشود حضوری بحث کنیم.
با نظر و پاسخ، معمولا اتفاقی نمی افتد.
یا علی
,
همیشه اینجور وقتها یه جمله آرومم میکند، اگر وظیفهام را انجام داده باشم. واقعاً انجام داده باشم. همون که خودتون هم توی متن اشاره کردید.
اینکه: ما مکلف به وظیفهایم نه نتیجه.
بابا جم کن این حزب الله و ...
خدا با کسی عقد اخوت نداره ، تو راهش باشی دستتو میگیره، تو راهش نباشی دستتو میگیره ،میگیره ،میگیره ... تا اونجا که تو دیگه ببری.
پسر حضرت نوح علیه السلام با این ملاکا کجاست؟
حزب الله جبهه ای که توش چهارده معصوم هستند.
اون حرف همچین م حرف درستیه بنظرم که میگه :
"همون لحظه که فکر کردی حقی نه طالب حق تازه اوله اشتباهه"
من نمیگم خودتو دست کم بگیر، میگم دست زیاد نگیر!
طرف اوووووووووووه.... آخرشم میگفت من خادم ...
اول- اگر از نظر شما جواب قبلیم زشت بود، عذر میخوام. فکر نمیکردم آزده شوید. قصد توهین یا تحقیر نداشتم! خلاصه حلال کنید.
دوم- موضوع مورد بحث ما، صرفا قضیه ی دانشگاه بود. اینکه یک بحث کلی و یک شبهه ی قدیمی رو مطرح میکنید، آدم را یاد تاکسی ها می اندازد. که همه انتظار دارند طرف مقابلشون رو در ده دقیقه قانع کنند. صحبتی که در باب ولایت فقیه به آن اشارتی کردید، ٣٠ شب منبر است! و اینجا جای پاسخ دادن به آن نیست.
سوم- فرمودید: "وقتی حزب اللهی شد یه عقیده خاص اون وقت طرف مقابل می شه غیر حزب اللهی دیگه؟ نه؟" در پاسخ میگویم: "بله!" اما باید مقابل حزب الله بودن تعریف شود! حتی حزب الله هم باید تعریف شود. ممکن است در مسائلی اختلاف نظر داشته باشیم. اما این اختلاف ها به معنی خارج شدن بقیه از حزب الله نیست. به شما حق میدهم. چون برخی از دوستان ما (در بسیج هم هستند) دافعه را ترجیح میدهند به جاذبه. یک سوتی هایی میدهند که افراد دیگر دفع میشوند و حزب اللهی و غیر حزب اللهی تعریف میشوند! حزب الله ، تعریف دارد. اصول دارد. هم در ظاهر، هم در عقاید.
ادامه در نظر بعدی...
ادامه ی نظر"همچین":
ادامه ی چهار-در کل هم تشخیص حق و باطل با چند معیار قابل فهم است. این معیار ها را هم بزرگان به ما آموخته اند تا گمراه نشویم. یکی از آنها چنگ زدن به طناب اولیای الهی است. که هرچه میگویند، سرت را پایین انداز و بگو چشم. حتی اگر مخالف نظر تو باشد. البته تشخیص این اولیای الهی هم ماجرایی ست. اما آدم که تاریخ را مرور میکند، میبیند حتی آنجا که تشخیص هیچ کاری ندارد، آدمهای بسیاری به سوی باطل رفتند! نمونه اش ماجرای کوفه و کربلا. چه کسی در حق بودن امام حسین، نوه ی پیغمبر، پسر علی، شک داشت؟!اگر امثال عمرو بن حجاج با مسلم بیعت خود را نمیشکستند، کربلایی هم در کار نبود! اما چه میشود که باطل میروند؟ مقام. پول. قدرت. ضعف در نفس و هزاران بدی دیگر که در وجودشان ریشه دوانده است. پس میشود خوب باشیم و خود به خود به سمت حق برویم. خود خدا هم در کتابش گفته کسانی که در راه ما کوشش و جهاد کنند، ما قطعا قطعا راه هایمان را بهشان نشان میدهیم
ادامه ی پاسخ "همچین":
چهار- در قضیه ی دانشگاه، حق و باطل معلوم بود. حتی دوستانی که از ماجرا دور بودند وقتی با دید حق گرایانه به موضوع نگاه کردند، پذیرفتند. چند مصداق هم در متن بیان شده. اینکه انتخابات را غیر قانونی عقب انداختند، اینکه به دروغ شایعه پراکنی کردند که بسیجی ها آمده اند برای ثبت نام، اینکه با لحن توهین آمیر و به نیش و کنایه سخن میگفتند و... اینها همه مبین باطل بودن آنها بود!
ادامه در نظر بعدی...
ادامه ی نظر "همچین"
شش- قبول دارم که عده ای اشتباه میکنند و چون اسم حزب اللهی دارند، به نام اسلام تمام میشود. قبول دارم. اما حواسمان باشد که نگوییم اغلب حزب اللهی ها یا بسیجی ها اینگونه اند. اینطور نیست حقیقتا.
پنج- شش و پنج را جا به جا نوشتم که پنج خاتمه یابد با "یا علی" به نیت پنج تن و به نیت پاسخ قبلی که در پنج، با یا علی تمام شد!
یا علی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.