یعنی میشود ما را بپذیرید؟!
مدتی در بهشت ِ گوهر شادتان بنشینیم و ...
نه زیارتنامه ای و نه دعایی.
ما به همین هم راضی هستیم!
که در بهشت ِ گوهرشادتان٬ همین که احساس کنیم در جوار شما هستیم٬ ما را بس!
بنشینیم و فقط نگاه کنیم.
به ظاهر و باطن ِ آنچه در این مسجد ِ پر رمز و راز میگذرد...
دلمان تنگ ِ مناجاتهای دم سحر ِ حرمتان است
دلمان تنگ ِ خوش خوش قدم زدن در صحن ها و رواق هایتان است
دلمان تنگ ِ خوش رویی و مهربانی خادمانتان است
اصلا دلمان تنگ ِ همان هل دادن های مردم٬ کنار ضریحتان است!
ما٬ دنیا دنیا دلمان برایتان تنگ است.
شما آلودگی و کدری ِ ما رو نگاه نکنید... و آنقدر با کرم هستید که به رویمان هم نمی آورید!
اما دلی داریم٬
میان انگشتان شما...
یعنی میشود ما را بپذیرید؟!
مدتی در بهشت ِ گوهر شادتان بنشینیم و ...
فقط نگاه کنیم.
با چشمانی منتظر و بارانی...