عناد است.

بد سلیقگی و محض خنده و این چیزا نیست ها...

عناد است که هر گروه و فرهنگ مردم ما را به صفت زشتی منتسب کرده اند!

 

میدانستم که غلط است.

همانطور که درباره ی آذری ها و شمالی ها و خراسانی ها و ... صفت عمومی ساخته اند٬

و ما دیده ایم این صفت ها عمومیت ندارد.

درباره ی شیراز هم ساخته اند! اما٬ میدانستم غلط است.

 

واضح تر قضیه را میشکافم.

صفت خوب و پسندیده را میتوان به گروهی از مردم نسبت داد.

مثلا همه ی ما مطلعیم جنوبی ها٬ خون گرم و مهمان نواز اند.

این٬ یک صفت حسنه ی عمومی برای جنوبی هاست!

یا مثلا عموم یزدی ها٬ مردم آرام و خوش برخوردی هستند و کمتر با کسی دعوا دارند!

 

اما٬

حقا و عقلا و نَقلا٬ نمیشود به این راحتی ها صفت نکوهیده ای را به قومی نسبت داد.

یعنی اسلام اینچنین گفته است.

این٬ یک فصل الختام است. یعنی دیگر حرفی نیست.

 

این ۲ روزی که در شیراز بوده ام٬

به شدت دقت داشتم که ببینم این که میگویند شیرازی ها تنبل و راحت طلب اند٬

راست است یا دروغ.

انتهای حرفم را همینجا میزنم:

دروغ محض است.

 

یعنی در این ۲ روز٬ مصداقهای متنوعی دیده ام که در بسیاری از موارد٬

مردم این دیار٬ بسیار پر تلاش تر و کاری تر از تهرانی ها اند!

شاید شمایی که این نوشته را میخوانید٬ در اطرافیانِ شیرازی ِ خود بگردید و چند نفر را پیدا کنید که واقعا تنبل اند.

حال از شما سوال میکنم که آیا با دید ِ حق گرایانه٬ غیر شیرازی ها را هم گشته اید؟!

تنبلی یک ویروس که نیست در یک منطقه بماند!

تنبلی که ژنی نیست!

یک صفت است که در هر انسانی میتواند باشد!

 

اشکال از من و شماست.

اشکال از این تور لیدر ِ نفهم است که در اتوبوس میکروفون را گرفته و جوک شیرازی میخواند

و مشتی تهرانی میخندند.

اشکال از اوست که به دروغ و از شنیده ها٬ میگوید مغازه ها ساعت ۱۰ باز میکنند و شش بعد از ظهر میبندند.

اشکال از او و امثال اوست که مردم یک دیار را اینچنین معرفی میکنند...

دیاری که حافظ و سعدی و فیلسوفان و محققان و بزرگان ِ بسیاری را به خود دیده...

 

واقعا این طور نبود.

شیرازی جماعت٬ تنبل نیستند

خوش گذران نیستند

حال ندار نیستند...

 

شیرازی جماعت٬ خوش برخورد و مهربان اند.

با آدم آنچنان گرم میگیرند که احساس غریبی نمیکنید در این دیار!

شیرازی جماعت٬

عاشق اند.